غریزۀ مادری
غریزهٔ مادری را نمیتوان با هیچ کلمات یا تعریفی توضیح داد. میلیونها مادر با سطوح مختلف تحصیلات و وضعیت اجتماعی و اقتصادی میتوانند خود در جای دیگری باشند، اما درد یا رنج کودکشان را احساس کنند. شما ممکن است ساعتها قبل از اینکه تب کودکتان شروع شود با نگاه کردن به او بفهمید بیمار است و وقتی مادران در بزرگ کردن کودکان تجریبات بیشتری به دست آورند، حتی مهارت بیشتری در این مورد که چه چیزی کودکشان را ناراحت کرده است نیز پیدا میکنند. این غریزه همیشه خیلی سریع اتفاق نمیافتد و گاهی کمی زمان میبرد تا ایجاد شود، یعنی تا وقتی مادر بتواند کودکش را بهتر بشناسد. به عبارت دیگر، زمانی که مادر و کودک با هم میگذرانند و تمرکز مادر روی کودکش، به او کمک میکند تا معنای جزئیات رفتاری کودکش را بهتر متوجه شود.
برای مثال تصور کنید کودکتان را به مطب پزشک میبرید، هیچ تب، بیماری یا زخمی نیست که پزشک تشخیص دهد، اما به عنوان یک مادر شما میدانید که مشکلی وجود دارد و معمولاْ هم معلوم میشود که حق با شما بوده است. پس بدانید که شما گاهی ممکن است متوجه وجود مشکلی شوید که دیگران آن را نبینند، پس اگر احساسی قوی دارید که کودکتان مشکلی دارد، شاید بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که شهود درونی خود را با تفکر آگاهانه و یادگیری ترکیب کنید، به این معنی که به احساس درونی خود گوش کنید اما به حقایق هم توجه داشته باشید.
برخی از افراد نیز فکر میکنند که اگر خانمی به کودکان علاقۀ زیادی دارد، لزوماً یک مادر فوقالعاده خواهد شد. اما این موضوع که شما قبل از باردار شدن چه احساسی در مورد بچهها داشتهاید، لزوماً مقیاس درست و دقیقی از نوع مادری که خواهید بود نیست، پس لازم نیست شخصی باشید که مدام برای بچهها غش و ضعف میرود تا حتماً مادر خوبی شوید. همچنین مهم است که یک تازهمادر مدام دچار استرس نشود و سعی نکند فرایند شکلگیری و بروز این غریزه را تسریع کند، زیرا غریزهٔ مادری به وقتش آشکار میشود.
این را نیز بدانید که شما پس از زایمانتان یک موقعیت کاملاً جدید را تجربه میکنید و احساساتی که هرگز انتظارشان را نداشتید، به عنوان بخشی از روند تبدیل شدن شما به یک مادر ظاهر میشود. در واقع همین نگرانی شما در مورد چگونه یک مادر خوب بودن، نشان میدهد که شما علاقهمند و دلبستۀ کودکتان هستید که خود این موضوع یک شروع بسیار کافی و فوقالعاده محسوب میشود، فقط کافی است به خودتان، همسرتان و زندگی جدیدتان فرصت و زمان مناسب را بدهید.
شروع احساسات مادرانه
بسیاری از خانمهایی که به تازگی مادر شدهاند در روزهای اول بعد از زایمان، از اینکه مادر کاملی نباشند میترسند. این حس از آنجا میآید که شاید حس مادرانگی، هنوز آنطور که آنها انتظارش را داشتند و به شکل طبیعی و خودبهخود پس از تولد نوزاد برایشان اتفاق نیفتاده است. به جای نگرانی در مورد این موضوع که آیا شما یکی از ویژگیهای مادر خوب بودن را دارا هستید که معمولاً در بین مادران رایج و مرسوم است ولی کارشناسان در مورد آنها توافقی ندارند، بهتر است وقت و انرژی خود را روی آشنا شدن با کودک خود و شناخت او متمرکز کنید. علایق و عادتهایش را بشناسید، ارتباط و پیوند عاطفی خود را با او حفظ و بیشتر کنید، همسرتان را تشویق به ارتباط گرفتن با کودکتان کنید و بدانید آنچه مهم است، داشتن ترکیبی از تجربه و آموزش است. پس عجله نکنید و اطلاعات غلط و نادرست را نخوانید و از اطرافیان تأثیرهای بد و اشتباه نگیرید. شما قطعاً مادر هستید، فقط برای شناختن موجود کوچکی که در آغوشتان است نیاز به زمان، عشق، بهبود و سلامت روحی دارید.
هرچه کودک شما بزرگتر میشود و شما بیشتر او را میشناسید، اعتماد به نفس بیشتری به عنوان یک مادر و سرپرست پیدا میکنید و شما به زودی با نقش جدید و زیبای خود به عنوان یک مادر سازگار میشوید. اما اگر به طور مداوم احساس غم یا خشم به شکل قطعنشدنی در طول روز دارید یا اگر حس میکنید ممکن است به کودک یا خودتان صدمه بزنید، بدانید که این موضوع کاملاً با تمام موارد گفتهشده در بالا متفاوت است و در صورت وجود چنین مواردی لازم است بلافاصله به دنبال کمک گرفتن از همسر، پزشک یا یک فرد بسیار آگاه در این زمینه باشید. پزشکتان یا متخصص اطفال کودکتان نیز میتواند شما را به یک مشاور برای کمک ارجاع بدهند.
منبع: madarsho.com